بعضی ها با افتخار می گویند من هیچ قسطی ندارم و برخی دیگر تا خرخره زیر قسط و چک های پرداختی هستند و همه چیزشان را اقساطی می خرند. کدامیک درست است؟ آیا اینکه کسی هیچ قسطی نداشته باشد و هیچ بدهی برای خود ایجاد نکرده باشد امر خوبی است؟ شاید برخی بلافاصله بگویند آری و بدهکار نبودن یک حسن است. اما واقعیت این است که موضوع به این سادگی ها نیست. بدهکار نبودن همانقدر می تواند بد باشد که بدهکار بودن و یا به بیان دیگر بدهکار بودن می تواند یک حسن باشد. اما سوال این است که چه بدهی و تا چه اندازه می تواند خوب باشد؟ اجازه دهید خلاصه به شما بگویم که بدهکار نبودن خوب نیست اما هر نوع بدهی هم خوب نیست. بنابراین باید تفاوت میان یک بدهی خوب یا بدهی بد را بدانیم.
کدام بدهی خوب است و کدام بد؟
یکی از قوانین مالی که میتواند نقش بسزایی در شرایط مالی و اقتصادی زندگی افراد داشته باشد به یکی از شایعترین عادتهای مالی در جامعه ما اختصاص دارد. قبل از اینکه بخواهم در مورد این موضوع توضیح دهم اجازه دهید تا منظور خودم را از بدهی برای شما شرح بدهم. ازنظر من بدهی عبارت است از تمامی خریدهایی که بهصورت غیر نقدی انجام میشود مانند خریدهای hublot classic fusion 43mm 521 no 1181 rx mens stainless steel black dial اقساطی، خرید با وام، خرید بااعتبار، خرید با چک و هر شکل دیگری از خرید که پرداخت کل مبلغ آن یا پرداخت بخشی از مبلغ آن به آینده موکول میشود.
بدهی یا همان خرید با تعویق در پرداخت، میتواند بد باشد و یا خوب باشد. اما منظور از بدهی بد و خوب چیست؟؟ و آیا اساسا بدهی میتواند امری مطلوب و مثبت قلمداد شود؟؟ پاسخ این است که بله. بدهی میتواند هم خوب باشد هم بد و برای اینکه بدهی خوب و بد را از هم تشخیص دهیم نیاز به یک معیار داریم و آن معیار مقایسه میزان نرخ بهره تعلقگرفته به بدهی با نرخ رشد ارزش کالایی است که خریده ایم. به بیان دقیقتر بدهی خوب بدهی است که سود حاصل از خرید شما بیش از بهره تعلقگرفته به بدهی شماست و بالعکس. بدهی بد بدهی است که سود (بهره) تعلقگرفته به بدهی بیش از افزایش ارزش خرید شما باشد.
اجازه دهید با یک مثال این دو نوع بدهی را توضیح دهم. تصور کنید شما یک دست مبل میخرید. به یک قیمت مشخص و این خرید از طریق یک وام بانکی صورت میگیرد با نرخ 18 درصد. شما سالانه 18 درصد به بانک علاوه بر مبلغی که برای خرید مبل به فروشنده پرداخت کردهاید پرداخت میکنید و این در حالی است که ارزش دارایی (مبل) شما سالبهسال کاهش مییابد. پس اینیک بدهی بد محسوب میشود.
حالا تصور کنید به همان ترتیب فوق و با همان نرخ سود اقدام به خرید یک آپارتمان کردهاید. یک وام ده ساله گرفتهاید با نرخ 18 درصد. اگر نرخ سود متوسط حاصل از افزایش قیمت ملک در سال بیش از 18 درصد باشد اینیک بدهی خوب محسوب میشود و اگر کمتر باشد این بدهی هم نمیتواند یک بدهی خوب باشد هرچند که به بدی بدهی مربوط به خرید مبل نباشد.
اگر بخواهم کمی سادهتر حرف بزنم باید بگویم بدهیهایی که برای خرید داراییهای سرمایهای (مسکن، طلا، سهام شرکت های بورسی و سایر دارایی ها) ایجاد میشود عموما در ردیف بدهیهای خوب قرار میگیرند و بدهیهایی که برای خرید کالاهای مصرفی و لوکس ایجاد میشود در ردیف بدهیهای بد جای میگیرند.
بنابراین یکی از مهمترین قوانینی که در زندگی مالی ما باید مدنظر باشد نتراشیدن بدهیهای بد برای زندگی است؛ چیزی که بسیار official source شایع است!! وام میگیریم مبل میخریم، لوازمخانگی میخریم و خیلی چیزهای دیگر که علاوه بر ضرر ناشی از کاهش ارزش این لوازم در طول زمان، باید بهره بانکی آن را نیز پرداخت کنیم. بنابراین در یک کلام بدهی خوب است که سود بهره آن از سود رشد دارایی کمتر باشد.
چقدر بدهی ایجاد کنیم؟
اگر شما صاحب یک کسب و کار باشید و فردی متخصص در حوزه های مالی، صورتهای مالی مالی کسب و کار شما را ببیند و متوجه شود که شما هیچ گونه بدهی یا قسطی ندارید، مطمئنا به شما توصیه می کند تا به نسبتی از دارایی های جاری خود برای کسب و کارتان بدهی ایجاد کنید و کسب و کار خود را رشد دهید. چرا؟ به این دلیل که بدهی های خوب یکی از کلیدهای رشد و توسعه کسب و کار محسوب می بشود. در زندگی هم موضوع به همین صورت است. تا بدهی در کار نباشد (البته بدهی خوب)، آهنگ رشد ثروت کند خواهد بود و به اندازه ای که باید رشد نمی کند.
اما در ایجاد بدهی نیز نباید افراط کرد و به همین دلیل برای ایجاد بدهی دو نکته را فراموش نکنید؛ اول اینکه آن بدهی از کمتر از نصف کل دارایی های زندگی اتان باشد و دوم اینکه توان بازپرداخت آن با توجه به سطح درآمدتان باشد و متناسب با توان بازپرداختتان باشد و اصل و ضروریات زندگی اتان به امید کسب ثروت هر چه بیشتر تحت الشعاع آن قرار نگیرد.