خانه / کسب و کار / سه نسبت مالی خیلی مهم برای هر کسب و کار

سه نسبت مالی خیلی مهم برای هر کسب و کار

از چالش های جدی مدیران کسب و کارها تحلیل مالی است. اینکه یک کسب و کار در چه وضعیتی از نظر سودآوری، از نظر وضعیت سرمایه در گردش، از نظر وضعیت بدهی ها و درایی ها و در کل از نظر سلامت و پویایی مالی است. مدیران کسب و کارها در مرحله نخست با استخدام حسابداران و خرید نرم افزارهای حسابداری، گام اول را در ثبت و ضبط هزینه ها و درآمدهایشان برمی دارند. اما نکته این است که در نتیجه این کارها تعدادی صورت های مالی مانند ترازنامه و صورت سود و زیان به دست می آید که اغلب خواندن و تحلیلشان کار ساده ای نیست و به همین دلیل تحلیل مالی وضعیت کسب و کار یا مسکوت می ماند و یا اینکه با هزینه های گزاف و استخدام مشاوران مالی مورد تحلیل و آنالیز قرار می گیرد.

اما واقعیت این است که اگرچه تحلیل و بررسی صورت های مالی کاری تخصصی و حرفه ای است، اما بخش عمده ای از این کار می تواند با حداقل سواد مالی در این مورد قابل انجام باشد. مهمترین موضوع یا حداقل یکی از کاراترین و ساده ترین روش هایی که برای این موضوع (تحلیل و بررسی صورت ها و وضعیت مالی کسب و کار) طراحی شده است، بررسی نسبت های مالی کسب و کارهاست که از دل همان صورت های مالی قابل استخراج است. تعداد نسبت های مالی زیاد هستند و تحلیل و بررسی همه آنها اگر چه بسیار مفید است اما همان زمان بر است و هم نیاز به تمرکز و دانش زیادی دارد و پیشنهاد من این است که به جای بررسی بیست یا سی نسبت مالی با حداکثر بررسی سه یا چهار نسبت مالی، اصل کار را به انجام برسانید؛ سه یا چهار نسبتی که در نهایت می تواند وضعیت مالی کسب و کارتان را تا حد بسیار زیادی و در بسیاری از موارد تا حد کافی برای شما نمایان کند.

بنابراین من در این مقاله قصد دارم تا خیلی خلاصه و جمع و جور تنها سه نسبت مالی مهم را که تا حد زیادی تضمین کننده سلامت مالی کسب و کارتان است را برای شما معرفی کنم .

 

نسبت های مالی:

قبل از هر چیز بد نیست بدانید که به طور کلی نسبت‌های مالی به چهار گروه تقسیم می شوند: 1- نسبت‌های مالی نقدینگی، 2- نسبت‌های مالی اهرمی، 3- نسبت‌های مالی سودآوری و 4- نسبت‌های مالی کارایی.

هر یک از این انواع نسبت‌ها شامل چند نسبت خاص و تمرکز هرکدام از آن‌ها روی موضوعی مشخص است. به طور مثال در نسبت‌های نقدینگی همان‌طور که از نام آن پیداست، مسائل مربوط به سنجش قدرت نقدینگی شرکت و توان آن در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت بررسی می‌شود. نسبت‌های اهرمی بر میزان استفاده از اهرم مالی و معیارهای سنجش توان شرکت برای بازپرداخت دیون میان‌مدت و بلندمدت متمرکز است و همچنین با محاسبه‌ این نسبت‌های مالی می‌توان تا حدودی به ساختار سرمایه‌ی شرکت‌ها پی برد. نسبت‌های سودآوری نیز بر حاشیه‌ی سودها متمرکز است. نسبت های مالی کارایی که به‌عنوان نسبت‌های فعالیت نیز شناخته می‌شوند برای اندازه‌گیری میزان استفاده‌ی یک شرکت از دارایی‌ها و منابع خود استفاده می‌شود.

بعد از این مقدمه ای که اشاره شد، من در این جا سه نسبت بسیار مهم و حیاتی را برای شما شرح می دهم:

 

یک – نسبت دارایی های جاری به بدهی های جاری

مقدار این نسبت مالی از طریق تقسیم دارایی جاری بر بدهی جاری به دست می‌آید. بدهی‌های جاری آن دسته از بدهی‌ها را شامل می‌شود که سررسیدی کمتر از یک سال دارند و تا یک سال آتی می‌بایست بازپرداخت شوند. همچنین در خصوص دارایی‌های جاری نیز، دارایی‌های با نقدشوندگی بالا که ظرف یک‌سال آینده توانایی تبدیل‌شدن به پول نقد را دارند، در نسبت جاری محاسبه خواهند شد. این اطلاعات از صورت وضعیت مالی یا همان ترازنامه‌ی شرکت‌ها قابل استخراج است. این نسبت با درنظرگرفتن تمامی بدهی‌ها و دارایی‌های جاری، دیدگاه مناسبی را در خصوص توان بازپرداخت دیون توسط شرکت ارائه می‌دهد.

اگر این نسبت مالی کمتر از یک باشد به معنای آن است دارایی‌های جاری شرکت، توان پوشش بدهی‌ها و دیون کوتاه‌مدت آن را ندارند که این می‌تواند نکته‌ی نامطلوبی تلقی شود و البته بسیار هم خطرناک است والبته این نکته را هم باید گفت که بزرگ‌تر بودن غیرمنطقی نسبت جاری نیز لزوماً امری مطلوب تلقی نمی‌شود، چرا که می تواند به معنی دپوی بالای انبار، مطالبات معوق و زیاد شرکت باشد. البته فراموش نکنید که در کنار این موضوع، روند تغییر آن نیز مهم است و آن را هم همیشه زیر نظر داشته باشید و نباید مثلا در ماه جاری نسبت به ماه قبل تغییرات زیادی را داشته باشد.

 

دو- نسبت بدهی کل به دارایی کل

برای محاسبه‌ این نسبت مالی میزان کل بدهی شرکت را بر کل دارایی آن تقسیم می‌کنیم. بدین شکل می‌توان به این نکته پی برد که چند درصد از دارایی‌های شرکت از طریق خلق بدهی شکل‌گرفته است. نزدیک شدن این عدد به یک بسیار خطرناک است و به این معناست که شرکت هر چه دارد از محل بدهی هایش است. اگر بیش از یک باشد که به معنای ورشکستگی یک کسب و کار است و اگر هم خیلی کم باشد، یعنی شرکت برای رشد و فعالیت، فقط به منابع خود متکی است و از ایجاد بدهی در مسیر توسعه خود استفاده نمی کند.

 

سه – نسبت سود به فروش

در این نسبت سود شرکت را که پس از کسر تمامی هزینه‌ها و افزودن تمامی آیتم‌های درآمدی به‌دست‌آمده است، بر میزان کل فروش تقسیم می‌کنیم. این نسبت بیانگر آن است که چه میزان از کل فروش شرکت، در نهایت به‌عنوان سود خالص برای شرکت باقی‌مانده است. علاوه بر اینکه خود عدد این نسبت از اهمیت زیادی برخوردار است و هر چه بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن حاشیه سود یک شرکت است و یک امر مطلوب تلقی می گردد، بررسی ادواری آن نیز می تواند بسیار پراهمیت باشد. مثلا در فواصل فصلی و هر سه ماه یک بار حاشیه سود محاسبه شود و اگر با کاهش روبرو بوده است با بررسی مجدد قیمت ها و هزینه ها، دلیل آن روشن و جریان سودسازی شرکت دوباره به مدار اصلی خود برگردد.

در این مقاله به طور خلاصه درباره سه نسبت مالی مهم صحبت شد و فراموش نکنید که در حداقلی ترین شرایط ممکن این سه نسبت مالی مهم را مورد توجه قرار دهید. ضمن اینکه در نگارش این مقاله از مقاله “نسبت های مالی” که در وبسایت آکادمی دانایان منتشر شده است، بهره برده ام.

مطلب پیشنهادی

همه چیز از پس انداز شروع می شود

واقعیت این است که اگر چیزی برای سرمایه گذاری وجود نداشته باشد، دیگر اهمیتی ندارد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *