احتمالا شمایی که در حال خواندن این مقاله هستید با دغدغه ای به نام سرمایهگذاری دست و پنجه نرم می کنید. زندگی در یک کشور با شرایط اقتصادی ایران که یکی از مهمترین ویژگی هایش تورم های همیشگی و در نتیجه آن کاهش ارزش پول (قدرت خرید) است، مدام افراد را با این سوال مواجه می کند که کجا باید سرمایهگذاری کنم تا حداقل ارزش پول یا همان قدرت خریدم ثابت بماند و یا حتی افزایش هم پیدا کند؟! هدف همه آدمها در همه جای جهان از سرمایهگذاری، افزایش ارزش دارایی ها و در نتیجه افزایش ثروت است. آدمها به دنبال افزایش ثروت و دارایی و در نهایت قدرت اقتصادی هستند تا بتوانند رفاه و رضایت بیشتری برای خودشان ایجاد کنند.
سرمایه گذاری در کجا؟
اما سوالی که همواره ذهن اکثر افراد را به خود مشغول می کند این است که این سرمایهگذاری در کجا و در چه شکل و قالبی باید باشد؟ یکی از معمول ترین و متداول ترین انواع سرمایهگذاری میتواند ملک، زمین، طلا، دلار (ارز) و یا سپرده گذاری در بانک باشد. اما این روزها گزینه های دیگری هم برای سرمایهگذاری پیش روی ما قرار گرفته اند که مهمترین و پر سروصداترینشان، بازار بورس است و اتفاقا به دلایل خیلی زیاد که به آنها اشاره خواهم کرد به نظر من این بازار گزینه مطلوبی است که اصلا نباید آن را نادیده گرفت. البته فراموش نکنید که این مقاله و توضیحاتی که در ادامه می آید به معنای رد یا تایید سرمایه گذاری در ملک، زمین، طلا، بانک و غیره نیست و هر کدام از اینها در شرایط زمانی و مکانی مختلف می تواند بسیار مطلوب باشد.
چرا بورس؟
اول اینکه بازار بورس دارای قدرت نقدشوندگی بالایی است یعنی دارایی های ما در این بازار خیلی سریع می توانند نقد شوند، دوم اینکه با پول بسیار ناچیز هم میتوان وارد آن شد (حتی با 500 هزار تومان) و به معنای دیگر محدودیت مالی ندارد، سوم اینکه سرمایهگذاری در این بازار باعث آسیب دیدن سایر بخش های اقتصاد نمی شود؛ این در حالی است که در بازاری مثل ارز ماجرا اینگونه نیست و خرید دلار منجر به افزایش تقاضای آن می شود و در نتیجه افزایش تقاضا، قیمت دلار بالا می رود و در نتیجه قیمت کالاهای وارداتی و حتی غیر وارداتی هم به تناسب آنها افزایش می یابد و گرانی را رقم می زند و چهارم اینکه در بازه های مختلف بلندمدت و کوتاه مدت، بازار بورس نسبت به سایر بازارها از بازدهی بالاتری برخوردار بوده است.
بنابراین به تمام دلایلی که در بالا ذکر شد و به تمام علت هایی که هر فرد برای خود میتواند داشته باشد، بازار بورس و سرمایهگذاری در آن، میتواند برای بسیاری از افراد از جذابیت برخوردار باشد. اما با توجه به گستردگی این بازار و وجود بیش از 600 شرکت در بازار که سهامشان قابل خرید و فروش است، کدامیک را در چه زمانی و به چه میزانی باید خرید و از همه مهمتر در چه زمانی باید فروخت؟! بیایید دوباره موضوع را مرور کنیم؛ بیش از 600 شرکت با انبوهی از اطلاعات، صورت های مالی، شایعات، تحلیل های مثبت و منفی متعدد و بسیاری سردرگمی ها و ابهامات دیگر وجود دارد که به طور قطع برای افرادی که شغلشان فعالیت در بازار سرمایه و بازار بورس نیست، بسیار سرگردان کننده و پرریسک به نظر می آید.
با این حساب تکلیف چیست و چه باید کرد؟
راههای ورود به بورس:
به طور کلی چند راه پیش روی شما وجود دارد که باید یکی از آنها را انتخاب کنید:
یک – دل به دریا بزنید و با شایعات و مشورت های دوست و آشنا و تجربه اندوختن اندک اندک، شروع به خرید و فروش سهام کنید
دو – شروع کنید به خواندن کتابها و مقالات آموزشی و در دوره های تخصصی بورس شرکت کنید و آرام آرام به یک تحلیلگر مستقل تبدیل شوید
سه – پول خود را در اختیار یک سبد گردان قرار دهید و با بخشیدن بخشی از سودتان به وی، او را شریک خود کنید
چهار – پول خود را در صندوقهای سرمایهگذاری قرار دهید و اختیار صفرتاصد پولتان را به یک تیم سبدگردانی بسپارید
احتمالا در اینجا انتظار دارید که بین 4 گزینه فوق، من به شما بگویم که کدامیک از بقیه بهتر است و کدام انتخاب بهینه تری به حساب می آید؟ اما واقعیت این است جواب روشنی وجود ندارد و هریک از چهار گزینه فوق (حتی گزینه اول با لحاظ یک سری راهکارها) میتواند گزینه بهینه ای باشد و اینکه کدام گزینه برای شما مناسبتر است، به خود شما برمی گردد.
گزینه اول برای افرادی که از زمان کافی برخوردارند، ریسک پذیری بالایی دارند، پولشان از محل منابع اضافی زندگی اشان است و با این شرط که پولشان را کم کم وارد بازار کنند میتواند گزینه بدی نباشد. هر چند که در کل این روش ریسک بالایی دارد و البته این افراد آموزش دیدن در حین فعالیت را نیز نباید نادیده بگیرند.
گزینه دوم برای کسانی مناسب است که می خواهند فعالیت در بازار بورس را مانند یک شغل و به طور حرفه ای دنبال کنند (چه شغل اول و چه به عنوان شغل دوم).
گزینه سوم مطلوب کسانی است که به دلیل وقت نداشتن، بلد نبودن و یا علاقه نداشتن، ترجیح میدهند فرد دیگری برایشان تصمیمگیری کند. این روش به یک شرط بسیار روش عقلانی و مناسبی قلمداد میشود و آن شرط پیدا کردن یک فرد سبد گردان با دانش و تجربه بالا است. فراموش نکنید برای این کار حواستان باشد که پول را در اختیار سبدگردانتان قرار ندهید و تنها نام کاربری و رمز عبور سامانه معاملاتیتان را در اختیار او قرار بگذارید. در صمن این را هم فراموش نکنید که مشارکت در سود و ضرر و سایر شرایط همکاری، به شما و سبدگردانتان بستگی دارد و قانونی وجود ندارد.
و اما گزینه چهارم؛ گزینه چهارم هم میتواند برای افرادی که شرایط گزینه سوم را دارند، یعنی خودشان به هر دلیل تمایلی به دخالت در خرید و فروش سهام ندارند میتواند بسیار مطلوب باشد و تا حد زیادی ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد. صندوقهای زیادی اعم از صندوقهای مشارکتی و قابل معامله، صندوقهای با سود ثابت، مختلط و در سهام، صندوقهای طلا و انواع دیگری از صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد که میتواند تامین کننده نیازهای سرمایهگذاران در تیپهای مختلف باشد.