یکی از اصلی ترین دغدغه های حوزه کسب وکار، چه از سوی سیاستگذاران کلان و برنامه ریزان دولتی و چه از سوی تولیدکنندگان و مشاوران این حوزه، افزایش بهره وری و بهبود عملکرد شرکت ها، سازمان ها، کارخانجات و سایر واحدهای تولیدی و خدماتی بوده است و در این زمینه از سوی تمامی ذینفعان این حوزه (بخش عمومی و بخش خصوصی) تحقیقات و هزینه های زیادی صورت گرفته است. واقعیت این است که ارائه راهکارهای درست که در نهایت به افزایش بهره وری، کاهش بهای تمام شده و افزایش رقابت پذیری بنگاه های اقتصادی بینجامد، زمانی می تواند واقع گرایانه، قابل اجرا و مفید واقع شود که مبتنی بر یک شناخت صحیح از مشکلات موجود باشد.
عارضه یابی به عنوان اولین گام
عارضه یابی به عنوان گام ابتدایی در حل مشکلات مربوط به بنگاههای تولیدی و خدماتی، مورد توافق تمامی مشاوران و کارشناسان حوزه کسب وکار است. کارشناسان، کسب وکارها را به بدن انسان تشبیه می کنند که چنانچه با ناکارآمدی و عدم عملکرد درست روبرو باشد نیاز به درمان دارد؛ اما درمانی می تواند از کارایی کافی برخوردار باشد که بر پایه یک تشخیص صحیح از بیماری استوار باشد و به همین دلیل است که کارشناسان حوزه درمان، تشخیص بیماری را نیمی از راه درمان می دانند. در حوزه تولید و صنعت و افزایش رقابت پذیری بنگاه ها نیز موضوع به همین صورت است؛ تشخیص درست و کشف عارضه می تواند زمینه ساز ارائه راهکارهای منطقی و با احتمال موفقیت بالا باشد و چه بسا بسیاری از اقدامات و برنامه ریزی های صورت گرفته از سوی بخش عمومی و خصوصی که نتوانسته به حل مشکلات بنگاه ها بینجامد، نه ناشی از اجرای برنامه ها و سیاست ها که ناشی از عدم درک دقیق مشکل و در نهایت ارائه راهکارهای نادرست بوده است.
به طور مثال و بر پایه مشاهدات، تجربیات و گفتگوهای ما با فعالان کسب وکار در خلال سال های گذشته، یکی از ابتدایی ترین و شاید شایع ترین مشکلاتی که واحدهای تولیدی از آن به عنوان مشکل و عارضه خود نام می برند، حوزه فروش و بازاریابی است و تاکید بر آن منجر به این شده است که بخش عمده ای از تسهیلات و راهکارهای ارائه شده جهت کمک به بنگاه های اقتصادی به همین حوزه اختصاص یابد. این در حالی است که اگر چه حوزه فروش و بازاریابی یکی از مهم ترین و اولویت دارترین عارضه های موجود در کشور ما به حساب می آید، اما واقعیت این است که بسیاری از مشکلات موجود ریشه در تولید و بهای تمام شده دارد که خود را در ظاهر فروش و بازاریابی نمایان کرده است. بنابراین عارضه یابی می تواند زمینه ساز آگاه سازی دقیق از مشکلات موجود باشد و بر هر اقدام دیگری مقدم گردد.
چرا این کتاب؟
در حالی که اهمیت موضوع عارضه یابی به خصوص برای بنگاه های کوچک و متوسط بر هیچ کسی پوشیده نیست، کمبود منابع علمی و البته کاربردی به زبان فارسی امری است که کاملا به چشم می خورد. به طوری که با جستجو در آثار منتشرشده مکتوب و آنلاین در حوزه عارضه یابی بنگاه های اقتصادی، چیز زیادی دستگیر مخاطب نمی شود و این یکی از مشکلات و آفت های این حوزه برای تمامی ذینفعان به خصوص مشاوران و صاحبان کسب وکارها است. از همین رو ترجمه کتابهایی که علاوه بر داشتن جایگاه علمی، جنبه کاربردی نیز داشته باشد می تواند زمینه ساز نهادینگی امر مهم عارضه یابی در حوزه های تولیدی و خدماتی کشور باشد و همین موضوع انگیزه مترجمان این کتاب برای ترجمه این اثر شد. اثری که علاوه بر تمرکز بر واحدهای صنعتی کوچک و متوسط، از جنبه عملی و کاربردی نیز برخوردار باشد.
کتاب حاضر می تواند به عنوان یک کتاب راهنما در کنار مشاوران و صاحبان کسب وکارها قرار گیرد؛ هم از آن جهت که ماهیتی علمی و کاربردی دارد و هم از آن جهت که به خلاصه ترین شکل ممکن، تمامی حوزه های درگیر اعم از استراتژی، تولید، بازاریابی، مدیریت منابع مالی و انسانی و … را به زبانی نشانه وار و پرسش گونه مورد بررسی قرار داده است. فصول اول این کتاب به مباحث کلی مربوط به شناخت ماهیت کسب وکارها و همچنین مراحل عارضه یابی اختصاص دارد و فصول بعدی که بدنه و حجم اصلی این کتاب را تشکیل می دهد به عارضه یابی بنگاه های اقتصادی از طریق طرح سوالات و ردیابی نشانه ها جهت کشف عارضه اختصاص دارد.
در این کتاب روش عارضه یابی و تحلیل فرآیندهای کسب و کار در سطوح استراتژیک، بازاریابی، تولید و مدیریت منابع با استفاده از شاخص های کمی و کیفی صورت می گیرد و هدف آن کمک به مدیران بنگاه های کوچک و متوسط و موسسات ارائه دهنده خدمات مشاوره و توسعه کسب و کار برای غلبه بر مشکلات مرتبط با تشخیص و طبقه بندی نیازهای کسب و کار است.