راه اندازی یک کسب و کار جدید، موضوعی است که روزانه آدم های زیادی به آن فکر می کنند. ایده هایی که به ذهن می رسند و در برخی از اوقات منجر به راه اندازی یک فعالیت اقتصادی می شوند.
اما در خیلی از اوقات نتیجه ای که حاصل می شود غیر از آن چیزی است در ابتدا انتظار آن را داشته ایم و همه چیز مطابق با برنامه هایی که از قبل تنظیم کرده بودیم پیش نمی رود و حتی ممکن است کل پروژه کسب و کاریمان شکست بخورد.
در تمام این سالها و در تمام پروژه های کاری و سرمایه گذاری که بررسی کرده ام، به یک سری نکات مشترک رسیده ام که در نهایت منجر به عدم موفقیت کسب و کارها شده اند و در این مقاله می خواهم آنها را با شما به اشتراک بگذارم.
بیش از تولید به فروش فکر کنید
شاید مهمترین نکته ای که فصل مشترک بسیاری از شکست ها و عدم موفقیت ها در کسب و کارها است، این است که عموما ما به طور ناخودآگاه دوست داریم بیشتر به تولید فکر کنیم تا فروش. مثلا وقتی قصد تولید یک محصول صنعتی، پوشاک، یک محصول الکترونیکی، راه اندازی فست فود، کافی شاپ و رستوران و یا هر محصول دیگر را داریم و یا مثلا می خواهیم خدمات خاصی مثل طراحی وبسایت، آرایشگری، عکاسی، خیاطی، و … را ارائه دهیم، بخش عمده تمرکز ما بر تولید یک محصول یا یادگیری ارائه یک خدمت معطوف می شود، در حالی که تمامی مطالعات و بررسی ها نه تنها در ایران که در کل دنیا نشان می دهد که موضوع اصلی در یک کسب و کار فروش است نه تولید.
قبل از اینکه کسب و کاری را راه بیندازید، برای مدتی در آن شغل به صورت بازاریاب، فروشنده و یا حتی به عنوان کارمند بخش فروش یک کسب و کار مشابه، فعالیت کنید و کسب تجربه کنید.
توجه به سرمایه در گردش
یکی از عارضه های شایع در کسب و کارها، این است که عموما افراد زمان راه اندازی یک کسب و کار بیشتر در پی تامین منابع مالی مورد نیاز برای خرید اقلام دفتری و تجهیزات و احیانا ماشین آلات مورد نیاز هستند و سرمایه گذاری بیزینس خود را بیشتر در این قالب ها می بینند در حالی که تامین سرمایه در گردش و پول نقد جهت گردش حساب درست مانند سرمایه گذاری اولیه از اهمیت حیاتی برخوردار است. کسب و کارهای زیادی را دیده ام که مشتری دارند، بازار دارند اما توانایی تولید ندارند و این به دلیل نبود سرمایه در گردش ناکافی برای خرید مواد اولیه ای است که عموما باید به صورت نقد خریداری شوند و در بیشتر اوقات محصولات تولید شده به صورت مدتی فروخته می شوند.
بنابراین اگر کسب و کار به بدن انسان تشبیه شود، سرمایه در گردش حکم خون در رگهای بدن را دارد و واقعا تا همین اندازه پر اهمیت است.
تمرکز و تداوم
به تجربه یافته ام که سودهای کلان، موفقیت های کار و سعادتمندی یک فرد در کسب و کار ریشه در دو “ت” دارد؛ تمرکز و تداوم. به این معنا که اگر کسب و کاری را شروع می کنید اولا ذهنتان را از سایر کسب و کارها خالی کنید و اصطلاحا پهنای باند ذهنتان را به فقط به یک کار اختصاص دهید و ثانیا از ادامه مسیرتان خسته نشوید. نیروهای زیادی وجود دارند که به خصوص در ابتدای مسیر مدام شما را وسوسه به پایان دادن کار و یا تغییر شغل می کنند در حالی که به کرات مشاهده شده است که کسانی در کسب و کارهایشان پیروز می شوند که با نگاه بلندمدت و به اصطلاح خاک کارشان را می خورند.
حتی در حوزه های سرمایه گذاری هم این موضوع صدق می کند. سودهای عجیب و غریب بازار بورس مخصوص کسانی است که با یک افق چند ساله وارد بازار سرمایه می شوند و بی آنکه درگیر روزمره های بازار باشند از منفعت های وسوسه انگیز آن بهره مند می شوند.
بنابراین یک کار کنید و آن هم برای مدت طولانی
از کوچک شروع کنید
بارها و بارها مشاهده کرده ام که افرادی وارد یک کار می شوند و به دلیل خرج های اضافی در ابتدای کار و یا سرمایه گذاری با بیش از آن عددی که باید، شکست بیزینسشان را ناخودآگاه رقم می زنند. حتما این توصیه را شنیده اید که اگر می خواهید وارد بازار سرمایه بشوید و در بورس پول در بیاورید، اول با عددهای کوچک وارد بازار شوید و اجازه دهید هر آنچه را که باید با ضرر کردن از دست بدهید و کسب تجربه کنید، کم هزینه باشد. به بیانی دیگر هزینه تجربه کردن را تا حد ممکن کاهش دهید. بارها و بارها دیده ام که افراد با شروع یک کسب و کار و از همان ابتدا اقدام به تبلیغات گسترده می کنند، آخرین مدل دستگاه ها را در اختیار می گیرند و برای خودشان اتاق های مدیریتی آن چنانی می سازند. در حالی که تجربه من می گوید حداقل برای یک سال باید به خودتان فرصت اشتباه و کسب تجربه بدهید مگر اینکه قبل از شروع کسب و کارتان برای مدتی مناسب در زمینه کسب وکارتان برای کسی کار کرده باشید.
خلاصه اینکه بهای تجربه را تا می توانید کوچک کنید.